عامه پسند ها از الگوهای یکسانی استفاده می کنند، الگوهایی که سالهاست تکرار می شوند و تکراری نمی شوند، در این پرونده ملودرام های آبکی تلویزیون را در این چند سال مرور کرده ایم، آثاری که البته از سوی عامه ی مردم تحت توجه قرار گرفته اند و خوراک فکری هرشب آنها شده اند، خوراکی پرحجم اما توخالی، سریال هایی پر سرو صدا اما بدون کیفیت. برای تمیز دادن عامه پسندها از آثار وزین راه های زیادی داریم؛ از موشکافی در روایت داستان تا نوع حرکت دوربین و اکت بازیگر، یکی از وجوه مشترک آبکی ها، استفاده از حوادث و اتفاقات خاص برای پیشبرد روایت است، در واقع آنچه که روایت را در آبکی ها پیش می برد حادثه است، آنها نمی توانند روایتگر داستان های معمولی آدم های معمولی باشند، چون تعریف کردنش قدرت زیادی در پرداخت و اجرا می خواهد. مقدمه به انحراف رفت، آبکی های تلویزیون ایران در ده سال اخیر...
دلنوازان
داستان: رعنا دو فرزند به نام بهزاد و ستایش دارد؛ ستایش بر اثر حادثه ای نابینا شده و البته ربوده شده، رعنا در فراق ستایش روزهای پر سوز و گدازی دارد، بهزاد هم که ناخلف است و دل مادر را می شکند و او با دختری به نام یلدا ارتباط دارد. لازم به ذکر است که رعنا پس از ازدواج ناموفق دوباره تن به ازدواج داده است و...
چرا آبکی؟ همان دو خط بالا را مرور کنید؛ هر کدام از این مصیبت ها بستر یک سریال 90 قسمتی است و مشخص نیست نویسندگان سریال بر چه مبنایی این همه داستان را در یک سریال گنجانده اند، در ضمن سریال از الگوهای رایج کلیشه ساز چیزی کم نداشت ؛ دختر اغواگر، عموی کلاهبردار، آدمهای قطب بندی شده و سیاه و سپید و صدای لهراسبی که هم فاز سریال پر سوز و گداز، ناله می کرد.
عوامل: سعید جلالی و علی کاظمی پور متن کار را نوشتند و حسین سهیلی زاده کارگردانی آن را به عهده داشت، بازیگران هم شامل افرادی چون: شاهرخ استخری، سحر قریشی، حدیث میرامینی، سیاوش خیرابی و..میشد.
رستگاران
داستان: درباره زنی است که برای دیدن همسرش به تهران می آید و حقایقی پیش رویش قرار می گیرد؛ از جمله اینکه همسرش 8 میلیارد پول را با خودش برده و ...
چرا آبکی؟ اتفاقا سریال را یکی از موفق ترین کارگردان های تلویزیون ساخته، اما شاید شتابزدگی در پرداخت مجموعه باعث شد سریال مطابق نمونه های مشابه حال خوبی در بسط مناسب و متوازن داستان نداشته باشد، از این رو از جایی به بعد اصطلاحا آب بسته شده بود و کشش نداشت، شخصیت پردازی نامناسب و عدم ترسیم مناسب یک شهرستانی ونحوه ی مواجهه ی کلیشه ای با ورود فردغریبه به تهران اتفاق محور بودن و دیالوگ های کاملا نمایشی و باز هم سیاه و سپید کردن آدمها و همچنین شعار زدگی کاری ضعیف را در کارنامه سیروس مقدم رقم زد.
عوامل: سریال را سعید نعمت الله نوشت و سیروس مقدم کارگردانی کرد، با بازیگرانی نظیر: روناک یونسی، پوریا پورسرخ، آتیلا پسیانی و...
ترانه مادری
داستان: در مورد دو برادر به نام های پویا و بهرام که یتیم هستند و توسط بستگان مادری نگهداری می شوند. دو برادر به ابتدای جوانی رسیده اند و مادربزرگ که از راز آن ها خبر دارد، تلاش در نزدیکی دو برادر دارد، اما یک دایی بدخواه و ناملایمات دوران بلوغ...
چرا آبکی؟ دوبرادر که نمی دانند برادرند، حالا پس از پانزده سال قرار است در جریان قرار بگیرند و در این کش و قوس با کلی شعارهای اخلاقی طرفیم، در بستری که بیشتر بر اختلافات بین نسلی و روابط پر حاشیه ی خانوادگی تاکید داشت، سریالی که در روایت خیلی ضعیف نبود اما در اجرا مشکلات زیادی داشت. بازیگران کم تجربه ی کار نتوانستند اجرای خوبی داشته باشند و داستان تا حدی درهمان سطح آبکی های هندی و ترکی ماند.
عوامل: کار را مسعود بهبهانی نیا نوشت و حسین سهیلی زاده کارگردانی کرد. ترکیب ناهمگون بازیگران هم نام هایی چون فاطمه گودرزی، محسن افشانی، سیاوش خیرابی، الهام پاوه نژاد و... داشت.
فاصله ها
داستان: محسن رزمنده ی سالهای جنگ با پسرش تفاهم فکری ندارد و نمی تواند فاصله ی بین نسلی را ترمیم کند، پسر محسن یا همان سعید هم گرفتار رفیق ناباب شده و در دام می افتد، از طرفی نامزد سابق محسن ...
چرا آبکی؟ پرداخت تیپیک آدمهای داستان و استفاده از کلیشه های رایجی چون: آنکه محاسن دارد، خوب است و آنکه ندارد سیاه است، بازی نه چندان گیرای بازیگران جوان و کوچک فرض کردن تهران که آدم ها و اتفاقات خیلی نزدیک بهم ترسیم شدند، باعث شد نگاه نسبتا متفاوت سازندگان در پرداخت اختلافات عقیدتی بین نسل ها هرز برود.
عوامل: سریالی که بهبهانی نیا نوشت و باز هم حسین سهیلی زاده آن را جلوی دوربین برد، با بازیگرانی نظیر : شاهرخ استخری ، دانیال حکیمی، فاطمه گودرزی، نیما شاهرخ شاهی و..
دختران حوا
داستان: یک پرستار بر اثر اختلافاتی که با رییس بیمارستان داشته، برچسب چند کودک تازه متولد شده را جا به جا می کند، از قضا یکی از آنها دختر رییس بیمارستان است، سالها بعد پرستار با یک مدد کار اجتماعی آشنا می شود و...
چرا آبکی؟ داستان زنانه ای که در همان هسته ی اولیه یک ضعف عمده داشت؛ غیرقابل باور بودن تم اصلی داستان و جا به جایی نوزادان، ضربه ی اصلی را به فیلمنامه ی ضعیف کار می زند، سریالی که در روایت دچار نقص های زیادی بود با انتخاب خانواده هایی متضاد از سبک های متفاوت سعی داشت حرف های بسیاری بزند، اما نگاه اغراق آمیز به معضلات اجتماعی در یک داستان غیرقابل باور با آدم های دفرمه نتیجه اش سریال ماندگاری نشد.
عوامل: فیلمنامه را زامیاد سعدوندیان نوشت و خب چه کسی غیر از سهیلی زاده می تواند کارگردان چنین کاری باشد، بازیگران هم یکتا ناصر، پوریا پورسرخ، نیما شاهرخ شاهی و ..
نرگس
داستان: داستان دو خواهر متفاوت در یک خانواده ی مذهبی که با شاخ و برگ های روایت و ورود تیپ های متفاوت تضاد پر رنگ تری در سریال را پیش رو می گذاشتند.
چرا آبکی؟ سریال "مورد خاص" این فهرست است، شروع کننده ی جریان سریال های روتین ملودرام و الگوی مجموعه های بعدی که البته دو حاشیه فرامتنی پر رنگ داشت؛ فوت پوپک گلدره در میانه ی کار و اتفاق تلخی که برای یکی از بازیگران خانم سریال افتاد و منجر به مهاجرت اجباری ایشان شد، اما اینکه چرا آبکی شد را می توان به ایجاد گره های متعدد داستانی و عدم زمانبندی مناسب در گره گشایی مرتبط دانست، مشکلی که در قسمت هایی ابتدایی مشاهده نمیشد و به مرور در سریال دیده شد و گنجاندن مواردی چون رآکتورهای هسته ای هم سرکنگبین صفرا فزود .
عوامل: کاری از سیروس مقدم با بازی: مهدی سلوکی، عاطفه نوری، پوپک گلدره، حسن پور شیرازی، مهرانه مهین ترابی ...
زمانه
داستان: بهزاد که تحت سرپرستی عمویش به موقعیت مناسبی رسیده و با دختر عمویش نامزد است، دل در گرو عشق ارغوان دارد و ...
چرا آبکی: تاثیر چشمگیر سریال های ترکی و کلمبیایی در داستان سریال مشهود بود، دکتری که به یکباره هستی اش را فدای ارغوان و خانواده اش می کند، تحول های ناگهانی و سلسله ی خیانت ها و خباثت ها در بستری نه چندان باور پذیر زمانه را در زمره معمولی ها قرار داد، استفاده گاه و بیگاه از موسیقی و استمداد از کلیپ و اکت های تصنعی گودرزی و ایزد یار هم سریال حسن فتحی نجات نداد.
عوامل: کاری از حسن فتحی با موسیقی گروه سون و با بازی: حمید گودرزی، پریناز ایزد یار، ویدا جوان، امید روحانی، هومن برق نورد و...
آوای باران
داستان: روایت یک تاجر دارو که به دنبال دخترش به ایران باز می گردد و متوجه خیانت خواهرزاده اش می شود و در ادامه با جست و جو به حقایقی دست می یابد و...
چرا آبکی؟ معضل آدمهای سیاه و سپید و آدم هایی که ما به ازای واقعی ندارند، در کنار روابطی که از هیچ منطقی پیروی نمی کنند و فقط به قصد القای شعارهای اخلاقی در ذهن مخاطب ایجاد شده اند، آوای نه چندان خوشایندی ساخت که در گره افکنی فاقد جذابیت بود. روند روایت کاملا قابل پیش بینی و شخصیت ها در سطح بودند. گریزهای سریال به معضلاتی چون تکدی گری فوق العاده نمایشی و مضحک جلوه کرد و اینکه کار دیده شد، نمی تواند توجیهی بر مقبولیت آن باشد، کما اینکه حریم سلطان هم دیده شده است.
عوامل: همچنان حسین سهیلی زاده در کنار بازیگرانی همچون: سام درخشانی، حمیدرضا پگاه، الهام چرخنده، مهران احمدی و...
ستایش
داستان: داستان دختری به نام ستایش که برای نجات برادرش به طاهر پناه می برد و وارد یک رابطه ی عاشقانه می شود، از قضا طاهر مورد غضب خانواده اش قرار می گیرد و...
چرا آبکی؟ عجیب آنکه سریالی در این سطح ادامه دار هم شد و به سری دوم و سوم رسید ، مجموعه ای که در همان سری ابتدایی هم در شخصیت پردازی ضعف های عمده ای داشت و با نگاهی آسان گیر ساخته شده بود، در دفعات بعدی نتوانست جذابیت ایجاد کند؛ شخصیت های تیپیک و شدیدا شعاری و بازهم روند قابل پیش بینی به اضافه ی تمهیدات عجیبی چون: مهدی سلوکی در دو نقش؛ برادر ستایش و بعدتر پسرش ( قاعده ی حلال زاده و دایی احتمالا ) و چند دهه ستایش با گریمی ابتدایی روی صورت نرگس محمدی، از ستایش سریالی ضعیف ساخت.
عوامل: سعید سلطانی که قبلتر استعدادش را در ساخت ملودرام های اینچنینی نشان داده بود، کارگردانی کار را برعهده داشت و از بازیگرانی مثل: داریوش ارجمند، سیما تیر انداز، مهدی پاکدل، نرگس محمدی و...
تنهایی لیلا
داستان: دختری مدرن و مرفه شیفته ی پسری مذهبی می شود و در ادامه سلسله اتفاقاتی منجر به انزوای ناخواسته اش می شود، دراین بین او در موقعیت دشواری قرار می گیرد که...
چرا آبکی؟ هنوز هم آدم های خوب داستان مذهبی اند، تحول ناگهانی اتفاق می افتد، دختر پولدار عاشق پسر مذهبی می شود ، بنگاهی ها خوب نیستند، خوبی آنجاست که حوض و گلدان شمعدانی و محاسن صورت است، در رفاه و مدرنیته سراسر پلشتی است و همه ی این کلیشه ها در یک روایت کشدار و قطب بندی شده، نتیجه اش کاری با کیفیت حاصل نمی شود، نکته ی متمایز کننده ی کار صدای علیرضا قربانی است که البته مثل همیشه دلنشین است و فارغ از سریال ماندنی خواهد بود.
عوامل: کاری از محمد حسین لطیفی که دیگر در اوج نیست، با متنی از حامد عنقا که پیشتر با استعداد نشان داده بود و بازیگرانی نظیر: مینا ساداتی، بهروز شعیبی، حسن پور شیرازی و...
پی نوشت: اینهایی که در این فهرست آمدند پر ازکلیشه اند و کلیشه در همه جای دنیا مشتری خودش را دارد، اما نکته اینجاست که بیرون از اینجا برای کلیشه هم زمان می گذارند و تلاش دارند یک کلیشه ی با کیفیت ارائه دهند، این شاید تفاوت عمده ی تلویزیون ما با تلویزیون دیگران باشد.