گروه اینترنتی تهرون آنلاین گلچینی از بهترین‌های اینترنت همه در یک صفحه و یکجا ببینید و لذت ببرید

Tuesday, June 9, 2015

||_Tehroon-Online_|| هوشنگ گلشیری، نهنگ داستان نویسی ایران



 
 
اگر تصاویر برای شما قابل نمایش نیست از بالای ایمیل روی گزینه Show Image یا Display images below کلیک کنید.
هوشنگ گلشیری، نهنگ داستان نویسی ایران
 

«اگر در آبی خرد نهنگی پیدا شود، راه چاره اش گویا این است که آب را گل آلود کند تا نبینند که نهنگ است. من، البته اگر نهنگ این آب خرد داستان نویسی ایران باشم، این طورها زیسته ام: گاهی سر به دیواره ها کوبیده ام...»

 
هوشنگ گلشیری
 

هوشنگ گلشیری در سال 1316 در اصفهان به دنیا آمد و ... قصدم این نیست که در این مرور کوتاه از زندگی و مرگ هوشنگ گلشیری بنویسم. هوشنگ گلشیری داستان نویس، منتقد، آموزگار داستان نویسی، سردبیر مجله کارنامه و.... در این مختصر نخست بخشی از «چرا داستان می نویسم» به قلم هوشنگ گلشیری را می خوانید. سپس توصیفی از منش گلشیری به روایت ضیا موحد شاعر معاصر و یکی از دوستان نزدیک او و در انتها فهرستی از آثار در دسترس هوشنگ گلشیری

 
هوشنگ گلشیری: مروری کوتاه
 

برشی از «چرا داستان می نویسم» (هوشنگ گلشیری)


«با این همه داستان یکی از مهمترین  ابزار شناخت دیگران است. پس ما می نویسیم تا دیگران را بشناسیم. ما نویسندگان گاهی در شناخت خودمان از همین ابزار سود می جوییم. زمانی، درسال های دور، داستانی نوشتم و بعد به قصد کار بر موسیقی کلم آن را ضبط کردم. شبی که داشتم به صدای خودم گوش می دادم، از لحن صدا دریافتم که راوی داستن عاشق شده است. واقعه های داستان گاهی برگرفته از اتفاقاتی بود که در زندگی من اتفاق می افتاد، اما من خودآگاهانه می خواستم فقط راوی آنها باشم. پس از این داستان من شش داستان دیگر نوشتم. با مصالح زندگی روزمره ای که برای خودم یا در کنار من اتفاق می فتاد.

حاصل کار هفت داستان پیوسته بود، چیزی میان یک رمان وهفت داستان کوتاه پیوسته. بعضی از منتقدان گفته اند که این اثر ثبت وضعیت روشنفکران زمانه است در تقابل با فرهنگ غرب، چرا که زن در آن داستان غربی بود و راوی آدمی برآمده از سنت. سرانجام و با سفر زن راوی می نشیند تا وقایع رفته را بنویسد. پس ما می نویسیم تا ببینیم در عرصه دنیای خصوصی مان چه می گذرد و ابزار این شناخت داستان است.....»

 
هوشنگ گلشیری: مروری کوتاه
 

برش هایی از «یادی از دوست» (ضیاء موحد)


«در زندگی گلشیری مثل این که هیچ چیز شخصی و خصوصی وجود نداشت. در خانه اش همیشه به روی ما باز بود و اگر کسی مدت کوتاهی با او رفت و آمد می کرد از همه چیز زندگی گذشته و حال او آگاهی می یافت. برای او آن چه مهم بود ادبیات بود. کسی که بیشترین آزار را به او رسانده بود همین که شعر، داستان یا مقاله ای خواندنی می نوشت زنگ کدورت را به آنی از قلب او پاک می کرد.

اصلاً دلخوری های اش از دیگران دوام نمی آورد و خیلی زود آن ها را فراموش می کرد. برای او اصل ادبیات بود. هر چیز دیگر از سیاست و مادیات تا اموری که بسیاری از افراد آن ها را تا حد راز و پنهان کاری بالا می برند در چشم او اموری گذرا و فراموش شدنی بود.اصل ادبیات بود. ادبیات را بهانه ی سیاست نمی کرد. این سیاست بود که بهانه ی ادبیات می شد. این ادامه ی همان گرایش مسلط بر جنگ اصفهان بود که اعتراض بسیاری از جمله آل احمد و ساعدی را برانگیخت....
گلشیری بر خلاف پرخاش جویی های اش آدم بسیار محجوبی بود. حجب و حیایی داشت ذاتی و این ویژگی همه ی آدم های هنری و فرهیخته است.

گاهی تشخیص صراحت از وقاحت و اطمینان به نفس از پررویی و بی شرمی آسان نیست. گلشیری در برابر افراد پررو ساکت می نشست، حتا گاهی به وضوح دست و پای اش را گم می کرد و تنها وقتی کار به استخوان اش می رسید منفجر می شد. این واکنش هم  درست واکنش آدم های محجوب و خجالتی است. دربرابر تحسین دیگران هم، برخلاف بعضی که آن را با پررویی حق خود می دانند، شرمنده سرش را زیر می انداخت.

فیلم شازده احتجاب را که نشان می دادند کارگردان، بهمن فرمان آرا، برابر پرده ی سینما آمد و گفت امشب هوشنگ گلشیری، نویسنده ی شازده احتجاب، هم در سینما حضور دارد. تماشاگران برخاستند، به جانب گلشیری برگشتند و فریاد تحسین و شادی شان فضا را به لرزه درآورد. درست در همین لحظه گلشیری به جانب من که پشت سر او ایستاده بودم و نگاهی کرد چنان شرم آگین و چنان درمانده که هیچ گاه آن را فراموش نمی کنم. گویی دنبال پناهگاهی می گشت.....

نقد گلشیری از داستان، بسیار حرفه ای و از سر آگاهی عمیق از داستان نویسی جهان بود. به داستان نگاه ساختارشناسانه و ارزیابانه داشت. تازه را از کهنه، تقلید را از خلق و عادت را از خرق عادت خوب تشخیص می داد. نویسنده ای که بیش از سی سال پیش در سنی کم تر از سی سال شازده احتجاب را با شگرد پیشرفته ی داستان نویسی جهان و تسلط بی همتا در بازی با زبان و زمان و با نثری شیوا و استوار نوشته بود و توانسته بود با این شگردها بخشی از تاریخ ایران را چنان گزارش کند که خواننده تا کتاب را تمام نکند زمین نگذارد چگونه می توانست، برای مثال، بامداد خمار را به عنوان گامی تازه در داستان نویسی ایران بپذیرد؟...»

 
هوشنگ گلشیری: مروری کوتاه
 

گزیده آثار هوشنگ گلشیری


نیمه تاریک ماه (مجموعه داستان کوتاه) انتشارات نیلوفر ، چاپ دوم: 82

 
هوشنگ گلشیری: مروری کوتاه
 

 


شازده احتجاب، انتشارات نیلوفر، چاپ چهاردهم: 84

 
هوشنگ گلشیری: مروری کوتاه
 

 


آینه های دردار، انتشارات نیلوفر، چاپ ششم: 93

 
هوشنگ گلشیری: مروری کوتاه
 

 


باغ در باغ، انتشارات نیلوفر، چاپ سوم: 88


 
هوشنگ گلشیری، نهنگ داستان نویسی ایران
 
 
----------------------



__._,_.___

Posted by: Soheila Rajabi <soheilarajabi@yahoo.com>


~~~~~~~~~ Tehroon-Online-Group ~~~~~~~~
~~~~~~> THE BIGGEST GROUP IN IRAN <~~~~~~
________________________________________________________

__000000___00000
_00000000_0000000
_0000000000000000
__00000000000000
____00000000000
_______00000
_________0
Tehroon Online
________*__000000___00000
_______*__00000000_0000000
______*___0000000000000000
______*____00000000000000
Tehroon*____00000000000
________*______00000
_Online___*_____ 0
_000000___00000___*
00000000_0000000___*
0000000000000000____*
_00000000000000_____*
___00000000000_____*
______00000_______*
Tehroon Online  *
________*__000000___00000
_______*__00000000_0000000
______*___0000000000000000
______*____00000000000000
______*______00000000000
_______*________00000
________*_________0
Tehroon__*________*
__________*_______*
_Online____*
___________*____*
____________*___*
_____________*__*
_______________**
Tehroon Online _*


http://groups.yahoo.com/group/Tehroon-Online-group/join
http://groups.yahoo.com/group/Tehroon-Online-group/join
_______________________________________________________

~~~~~~~~~ Tehroon-Online-Group ~~~~~~~~
~~~~~~> THE BIGGEST GROUP IN IRAN <~~~~~~





__,_._,___

Blog Archive