پرونده ی پیش رو در مورد سیاسی های سینمای ایران است ، البته با چند فیلتر: سیاسی های که حداقل های یک کار منسجم را دارا باشند ،ازهمین رو فیلمهایی نظیر( پایان نامه) به دلیل ضعف فراوان در پرداخت داستان در این مرور نمی گنجد ، پرونده در مورد فیلمهایی است ، که به طور خاص در مورد فضای سیاست داخلی وگروه ها و احزاب و ... ساخته شده باشد، پس با این حساب فیلمهایی که ضد جنگ بودند مثل (باشو غریبه کوچک) در این مرور نمی گنجد، همچنین فیلم هایی را که در دهه ی60 و در مورد سیاهی های رژیم سابق ساخته شده اند را فاکتور گرفتم ،فیلتر دیگر من برای این مجموعه (اکران) فیلم های مورد بحث است، پس به ناچار قید فیلم هایی چون (صد سال به این سال ها ) و (گزارش یک جشن) و (خیابان های آرام) را هم زدم ،فیلمهایی با بستر دراماتیک که دارای اشارات سیاسی هستند هم، در این پرونده نمی گنجند مثل: (زندان زنان) ،امیدواریم پرونده ی پیش رو راهنمای خوبی برای شناخت و تماشای سیاسی ترین فیلم های سینمای ایران باشد.
گوزن ها – مسعود کیمیایی
داستان : مرد تحت تعقیبی به نام قدرت پس از سرقت مسلحانه از بانک خود را به دوستش سید رسول می رساند،سید مردی معتاد است و نامزدش فاطمه بازیگر تماشاخانه است ،سید که مردی زبون است با کمک معنوی قدرت به خودش می آید ابتدا در مقابل مزاحم فاطمه و سپس صاحب خانه می ایستدو...
نظر گاه سیاسی: همان نام فیلم هم برای سیاسی شدنش کافی بود ،اتفاقات سیاهکل که به نوعی اولین حرکت مسلحانه دررژیم سابق بود، با نام فیلم نزدیکی زیادی داشت .اما تفاق دیگر هم فیلم را سیاسی تر کرد آتش سوزی سینما رکس آبادان که در حال اکران فیلم بود جایگاه فیلم را در سینمای سیاسی محکم تر کرد.ترانه ی اشی مشی با صدای معترض فرهاد و موسیقی منفرد زاده گمانه ها را پر رنگ تر کرد.
دیالوگ: نمردیم و گوله هم خوردیم....
سفر سنگ - مسعود کیمیایی داستان: ارباب روستا ،سالهاست که مالک تنها آسیاب بادی است و مردم را استثمار می کند،او از ساخته شدن آسیابی که به نفع مردم باشد جلوگیری می کند تا اینکه یک کولی به روستا می آید وباعث تحریک مردم بر علیه ارباب می شود ،با زحمت بسیار سنگی که مردم مدت ها آن را آماده کرده بودند به روستا می آورند و همان سنگ خانه ی ارباب را ویران می کند.
نظرگاه سیاسی: فیلم با زبان و لحن استعاره ای و کنایه ای و ماکت سازی یک جامعه در روستاو استفاده ی نمادین از اشیا حرف خودش را می رساند ،آن هم در اوج مبارزات علیه رژیم سابق،بعدتر حواشی که پیرامون فیلم شکل گرفت وجه سیاسی فیلم را پر رنگ تر کرد ،طالب زاده در یک برنامه ی تلویزیونی مدعی شد که سفر سنگ انقلاب را پیش بینی کرده بوده است.
دیالوگ: خدا ازش نگذره کمرا برای این سنگ شکسته،خونا پای این سنگ ریخته ،زنایی بیوه زن شدن،پدرایی بی پسر شدن،این سنگ رو تا به حال بیست تایی تراشیدن،اگه یه سنگ آسیاب تو یکی از این آبادی ها بچرخه که مال خود مردم باشه ،ماها صاحب همه چی میشیم...
آژانس شیشه ای - ابراهیم حاتمی کیا
داستان: در مورد رزمنده ای است که برای درمان هم سنگرش همه کار می کند، از خلع سلاح مامور نیروی انتظامی تا گروگانگیری و در نهایت هم موفق می شود همسنگرش را برای درمان عازم لندن کند ،اما عباس همسنگر حاج کاظم در هواپیما جان می دهد و...
نظر گاه سیاسی : حاتمی کیا پس از ساخت (از کرخه تا راین) لحن اعتراضی خود را درآنچه که اعتراض به حقوق از دست رفته ی بازماندگان جنگ می دانست، ادامه داد .در آزانس شیشه ای با طغیان یک رزمنده مواجه ایم ،که هم قطاران موقعیت طلبش را خطاب قرار می دهد ،فیلم به تقابل و دسته بندی بین رزمندگان و موقعیت متفاوت آن ها در سال های پس از جنگ می پردازد .
دیالوگ: تو میدونی گردان بره خط،گروهان برگرده یعنی چی ؟تو میدونی گروهان بره خط دسته برگرده یعنی چی ؟تو میدونی دسته بره خط،نفر برگرده یعنی چی ؟
پارتی – سامان مقدم داستان: روزنامه نگاری که خود را مستقل از دو جناح سیاسی کشور می داند، او که در پی انتشار وصیت نامه ی برادر شهیدش است به توصیه های افراد متنفذ سیاسی گوش نمی دهد و به مسیر خودش ادامه می دهد و به زندان می افتد ،او دوران حبسش را در سکوت سپری میکند، اما یک ماه پس از آزادی اش ترور می شود.
نظر گاه سیاسی: نمایش فیلم در سال های موسوم به اصلاحات و فراخواندن بسیاری از روزنامه نگاران به دادگاه و اصلاحیه ای که طی یک روز و پس از دو هفته اکران به فیلم تحمیل شد ،وقایع تاثیر گذاری در سیاسی شدن فیلم بودند ،اما از همه مهمتر تاکیدی بود که فیلم بر ناکارآمدی دو جناح سیاسی کشور داشت .
دیالوگ: (دیالوگ قابل ذکری نداشت)
نیمه پنهان – تهمینه میلانی داستان: درباره ی زنی به نام فرشته، که در آستانه رسیدگی همسرش به پرونده ی قضایی یک زن محکوم به اعدام ،دفترچه ی خاطراتش را به او می دهد و این دریچه ای می شود برای بازخوانی گذشته ی فرشته و آنچه که در سالهای 58 و 59 بر او گذشته است.
نظرگاه سیاسی: فیلم به مساله ی آسیب پذیری زنان و جوانان که برای کسب هویت گاها حتی به ایدئولوژی پناه می برند و در این راه زندگی خودشان را تباه می کنند می پردازد ،نیمه پنهان از معدود آثاری است که به انقلاب فرهنگی و تبعات آن و فعالیت های گروه های چپ در اوائل انقلاب می پردازد و جوانانی که در فضای جوزده ی آن سالها به این گروه ها می پیوستند و زندگی خود رانابود می کردند.داستان فیلم بر اساس رمانی از فریده گلبو به نام بعد از عشق می باشد.
دیالوگ : ببین هر کاری که می خوای بکن ،اما با چشمای باز،چشمات رو برای خودت نگهدار،مردن از از کوری خیلی دردناکه...
به رنگ ارغوان – ابراهیم حاتمی کیا داستان: مشفق یکی از اعضای گروهک های سیاسی چپ که اولئل انقلاب از ایران فرار کرده است، پس از سالها تصمیم می گیرد برای دیدن دخترش: ارغوان که دانشجوی دانشکده جنگلداری است ،مخفیانه به ایران برگردد،ماموری امنیتی به عنوان دانشجو وارد دانشکده می شود،تا با کنترل ارغوان،شفق را به دام بیندازد از قضا مابین مامور امنیتی و ارغوان رابطه ی عاطفی ایجاد می شود...
نظرگاه سیاسی: فیلم در دولت خاتمی توقیف شد و در دولت احمدی نژاد اکران شد ،پرداخت به گروه های چپ ،طرح لایه هایی کمتر دیده شده از وزارت اطلات و یک مامور امنیتی و چگونگی استفاده از ابزار مدرن ،برای پیشبرد اهداف امنیتی در کشور که بعضا با بیانی صریح همراه شده فیلم را سیاسی کرده است
4 سال توقیف فیلم ونام حاتمی کیا که به هر حال جزو فیلمسازان ارزشی محسوب می شود حال و هوای سیاسی فیلم را شدت می بخشد.
دیالوگ: تو یاد گرفتی اون چیزی که هستی ، نباشی...
نفوذی - احمد کاوری ، مهدی فیوضی داستان: ماجرای یک رزمنده ی اسیر به نام فریدون است. او به محض ورود به کشور، دستگیر می شود و مورد بازجویی نیروهای امنیتی قرارمی گیرد. این بازجویی های صورت گرفته از فریدون، به خاطر خیانت او به بچه های اردوگاه در زمان اسارت است. در بخش زیادی از فیلم بیننده گمان می کند که فریدون کیافر، که حالا به خاطر خیانت هایش به او فری کافر می گویند، از اهدافش منحرف شده است. زندگی سخت و پر فشار اردوگاه باعث شده که او قید عقایدش را بزند، خودی را َرها کند و با بعثی ها هم دست شود...
نظرگاه سیاسی: فیلم که بر اساس کتاب (حکایت زمستان) از سعید عاکف ساخته شده است ،نگاهی نو به جنگ دارد یکی از معدود فیلمهایی است که به حضور سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در جنگ و بازسازی فضای داخلی این گروهک و همچنین خیانت هایی که توسط نیروهای خودی در جنگ میشد پرداخته است .
دیالوگ: اینجا ایرانه !ما خریداریم،فکر روشنفکر رو می خریم، نماینده مجلس رو می خریم ...
قلاده های طلا - ابوالقاسم طالبی داستان: برنامه ریزی دستگاه های اطلاعاتی آمریکا و انگلیس و اسرائیل و ضدانقلاب و دیگر مخالفان نظام برای شلوغ کردن انتخابات آزاد آغاز می شود.
نظرگاه سیاسی : تسلط ابوالقاسم طالبی به محیط سازمان اطلاعات و دست گذاشتن روی مسایلی که پیشتر خط قرمز محسوب میشد و پرداخت به مسائل 88 و تصویرسازی فضاسازی اعتراضات سال 88 فیلم را تماما سیاسی کرده است، فیلم با حاشیه هایی چون تحریم گستده در فضای سیاسی مواجه بود و باشعار سیاسی ترین فیلم سال در نوروز اکران شد .
پل چوبی - مهدی کرم پور داستان: پس از اینکه امیر ، شیرین را به خارج از کشور می فرستد، ناگهان سر و کله عشق قدیمی اش نازلی پیدا می شود. نازلی هم اکنون به یک خبرنگار هلندی که در جریان اتفاقات سال 88 دستگیر شده و هم اکنون در زندان هست، ازدواج کرده و در پی آزادی اوست. در همین حین تلفنی به امیر زده می شود که حکایت از شیرین با...
نظر گاه سیاسی : پرداخت به جریانات سال 88 ،از زاویه نگاهی نه چندان همسو با حکومت ، باعث شد فیلم از سمت حوزه ی هنری تحریم شود و به صورت محدودتر نمایش داده شود،البته همین نمایش هم با 30 مورد اصلاحیه و 9 دقیقه کمتر شدن زمان فیلم همراه بود ،فیلم در دیالوگ هایش به کرات از آرزوهای عقیم مانده و شرایط نامناسب داخلی و فضیلت مهاجرت و میگوید وبه نوعی فضای کسالت بار سیاست زده ی داخلی را نقد می کند.
دیالوگ: عشق یعنی حالت خوب باشه.
زندگی خصوصی - محمدحسین فرحبخش داستان: روایت فردی به نام ابراهیم، که در ابتدا فردی تندرو بوده و پس از خروج از مقام های دولتی به عنوان اپوزیسیون در روزنامه اش آغاز به انتشار مطالب جنجالی می کند.
نظرگاه سیاسی: فیلم آشکارا در نقد یک اصلاح طلب ساخته شده ،گرچه که انتقاداتی هم به کیهان و جریان راست افراطی دارد، اما نشانه های فیلم یادآور اکبر گنجی می باشد ،فیلم پس از 6 روز اکران به دلیل مخالفت انصار حزب الله توقیف شد،همچنین فیلم صحنه های صریح در رابطه با اعمال زناشویی دارد،زندگی خصوصی از لحاظ محتوایی سرشار از مسایل مناقشه بر انگیز سیاسی است .
دیالوگ: همین سردبیر سابق شما که از طریق روزنامه شما به وزارت رسید، کاری جز شخم زدن فرهنگ انجام داد؟ (کیهان و صفارهرندی