جدل رسانه ای مهناز افشار و روح الله حجازی تازه ترین نمونه از دعواهای سینمایی است. به این بهانه مروری داریم بر مهمترین مجادلات اهالی سینما؛ از دعواهای حاتمی کیا با مجید رجبی معمار و فریبرز عرب نیا تا مجادله های بهروز افخمی بر سر فرزند صبح و سن پطرزبورگ و رویارویی بهرام بیضایی با حمید اعتباریان!
منوچهر هادی - امیر سیدزاده منوچهر هادی امید زیادی به «زندگی جای دیگری است» داشت. بعد از ناکامی در جشنواره مترصد زمان مناسبی برای اکران فیلمش بود.امیر سیدزاده فیلم را در اکران دوم نوروز روانه پرده کرد اما هادی به دلیل همزمانی اکران با مسابقات جام جهانی و نیز امتحانات پایان سال، اعتراض را رسانه ای کرد؛ خیلی عصبانی بود و حتی گفت: «علی رغم احترام به اصحاب رسانه و همچنین تهیه کننده حاضر به انجام هیچ مصاحبه و کاری برای این فیلم نیستم.»
او در برنامه هفت هم دعوای شخصی را روی آنتن زنده آورد. هادی زمان اکران را کاملا نامناسب می دانست و البته از عدم پرداخت کامل دستمزدهای برخی از بازیگران گله داشت. حرف های تند و تیز او باعث شد سیدزاده روی خط بیاید و پاسخش را بدهد. او معتقد بود بهترین زمان را برای اکران فیلم انتخاب کرده اند و دستمزدها به صورت کامل پرداخت شده است.
حبیب کاسه ساز - لیلا اوتادی لیلا اوتادی چند سال قبل امتیاز فیلمنامه ای تحت عنوان «شیطان شلوارلی می پوشد» را از پیمان عباسی خریداری کرد تا خودش سرمایه گذاری و ایفاگر نقش نخست آن باشد. این فیلمنامه ابتدا به تهیه کنندگی حمید اغعتباریان و کارگردانی علی عطشانی پروانه ساخت گرفت اما طی فعل و انفعالاتی در طول پیش تولیدتهیه کنندگی پروژه از اعتباریان به حبیب کاسه ساز منتقل می شود.
از اینجا به بعد ماجرا شکل دیگری پیدا می کند؛ اوتادی که مالک اصلی فیلمنامه بود و قرار بود بخش عمده ای از سرمایه فیلم را توسط یک اسپانسر وارد پروژه کند، متوجه می شود که کاسه ساز، مستقیم با سرمایه گذار وارد مذاکره شده؛ بنابراین او وقتی شرایط را اینگونه می بیند، با تولید فیلمنامه توسط کاسه ساز مخالفت می کند و همین زمینه ساز دعوای این دو می شود.
قاسم جعفری - حسین فرحبخش اوایل دهه هشتاد و زمانی که قاسم جعفری در تلویزیون یکه تازی می کرد و سریال هایش حسابی پربیننده و به اصطلاح خیابان خلوت کن بودند، حسین فرحبخش از او برای ساخت یک فیلم سینمایی جوانانه با موضوع سرقت دعوت کرد؛ فیلمی با نام «خواب برفی» که فیلمنامه آن را پیمان معادی نوشته بود؛ فیلمنامه نویس نوظهوری که یکی دو سال قبلش فیلمنامه فیلم پرفروش «آواز قو» را نوشته بود.
این فیلم با نام «خواب برفی» کلید خورد اما اختلاف قاسم جعفری با حسین فرحبخش در طول کار آنچنان عمیق شد و وسعت گرفت که در نهایت به درگیری لفظی این دو و کنار کشیدن جعفری از پروژه منجر شد. بعد از این اتفاق حسین فرحبخش مجبور شد خودش فیلم را به سرانجام برساند تا به این شکل این دعوا زمینه ورود این تهیه کننده به عرصه کارگردانی را مهیا کند.
حمید فرخ نژاد - پرویز شیخ طادی «روزهای زندگی» قرار بودفیلمی ماندگار در ادای دین به پرستاران و پزشکان دوران دفاع مقدس شود. حمید فرخ نژاد و هنگامه قاضیانی قرار بود یک عاشقانه رقم بزنند اما به دلیل اختلافات فرخ نژاد و شیخ طادی (کارگردان) فیلم ابتر ماند.
سما فیلم سرمایه گذار فیلم بود اما به خاطر مشکلات مالی نتوانست به موقع پروژه را تزریق کند و چند بار تولید دچار سکته شد. فرخ نژاد هم به نشانه اعتراض فیلم را رها کرد تا صحنه های پایانی بدون حضور او فیلمبرداری شود؛ آن هم به بدترین شکل.
بعدا هنگامه قاضیانی به شکل تلویحی دلخوری اش را نشان داد و شیخ طادی هم رفتار فرخ نژاد را غیرحرفه ای خواند و این بازیگر هم پاسخش را داد و توپ را به زمین او انداخت. در نهایت هم مشخص نشد حق با چه کسی است و تنها نتیجه اش، لطمه به فیلم بود!
رضا اعظمیان - حبیب کاسه ساز ناجا برای برگزاری دومین جشنواره فیلم پلیس سفارش تولید چند فیلم سینمایی را به چند تهیه کننده می دهد. یکی از این فیلم ها «کارناوال مرگ» است که تولیدآن به کاسه ساز محول می شود و او برای کارگردانی، رضا اعظمیان را دعوت به کار می کند. روند کندتولید موجب می شود که فیلم برای جشنواره پلیس آماده نشد، همین روند کند تولید موجب می شودتا ضبط سکانس های کارناوال عروسی با دهه اول محرم همزمان شود.
مخالفت ناجا با ضط این سکانس ها در ایام سوگواری محرم موجب توقف موقتی پروژه می شود اما بالا رفتن هزینه های تولید فیلم منجر به این می شود که ناجا از خیر تولیداین پروژه بگذرد و توقف موقتی تبدیل به توقف دائمی شود.
کاسه ساز بعد از گذشت دو سال خودش تصمیم می گیرد با کنار گذاشتن اعظمیان فیلم را به سرانجام برساند، همین اتفاق آتش دعوای این دو نفر را شعله ور می کند.
هشت مجادله سینمایی که بیرون از یک پروژه مشترک رخ داده اند حاتمی کیا و افخمی رکوردداران مجادله و درگیری
اختلاف نظر یا همان مجادله، محدود به یک پروژه مشترک نیست. در هشت مورد پیش رو متوجه می شوید سرمنشاء مناقشه و جدل های رسانه ای چیست و سرانجامش چه شده
حاتمی کیا - اصغر فرهادی «جدایی نادر از سیمین» هنوز در اوج بودکه ابراهیم حاتمی کیا که روزگاری با همکاری اصغر فرهادی فیلمنامه «ارتفاع پست» را نوشته بود، در نامه ای با کنایه فیلم را نواخت. نامه حاتمی کیا در ستایش «یه حبه قند» بود اما به این بهانه، انتقادش از فیلم «جدایی» را هم علنی کرد: «کام ات شیرین. اگر این حبه قندت نبود، یادمان می رفت کجایی هستیم و با کام تلخ در صف سفارت خرس نشان ایستاده بودیم تا از سرزمین همیشه آفتاب مان به جبر همکار تلخ مزاج، همه مهر دروغ بر پیشانی، متقاضی پناه به سرزمین همیشه ابری بگیریم.» بعد از آن سیل انتقادها به سمت حاتمی کیا سرازیر شد. فرهادی مستقیما به ماجرا ورود نکرد.
حاتمی کیا/ کیارستمی این بار هم پای حاتمی کیا در میان است. او هیچ گاه دل خوشی از سینمای کیارستمی نداشته. مستقیم و غیرمستقیم از سینمای جشنواره ای او (به تعبیر حاتمی کیا) انتقاد کرده. حتی خیلی ها آن کارگردانی که در «آژانس شیشه ای» عینک دودی زده و حاج کاظم از او انتقاد می کند را به کیارستمی تعبیر کرده اند. آبان ماه امسال هم در اختتامیه جشنواره مقاومت بدون نام بردن از کیارستمی، به دلیل آنچه توهین به دفاع مقدس است، به او حمله کرد و از رییس سازمان سینمایی خواست حسابش را برسند! کیارستمی جواب حاتمی کیا را نداد اما دیدگاهش درباره دفاع مقدس را به وضوح تبیین کرد.
افخمی - مانی حقیقی ماجرا از میزگردی در ماهنامه 24 شروع شد؛ جایی که افخمی گفته بود: «حالا توجه کن که «گذشته» فرهادی جایزه جشنواره کن را که البته از نظر من هیچ وقت اعتبار نداشته، به یک فیلم پورنو می بازد.» حقیقی هم در صفحه شخصی اش نوشت: «یک کسی به این نابغه بفهماند که در جشنواره کن جایزه را یک هیات داوران محدود به هفت هشت نفر تعیین می کنند و دموکراسی یک نهاد مرتبط به یک جامعه میلیونی است. باقی اراجیفی که می گویددرباره اعتبار کن یا درباره فیلمی که هنوز ندیده ارزش جواب دادن ندارد.» این مجادله بعد گفتگوی مستقیم ادین دو در مجله 24 به پایان رسید.
پرستویی - شریفی نیا چندی پیش محمدرضا شریفی نیا در گفتگو با بانی فیلم گفته بود که نقش رضا مارمولک را در فیلم «مارمولک» کمال تبریزی قرار بوده او بازی کند. پرویز پرستویی هم پاسخ داد: «خدا آن روز را نیاورد که بخواهم جایگزین شریفی نیا شوم.» بعد هم لحنش را تندتر کرد: «همیشه گفته ام جایی که شریفی نیا باشد حضور پیدا نمی کنم حتی اگر بفهمم نقشی قبل از من به او پیشنهاد شده باشد، قطعا قبول نمی کنم. هدفی که سال ها دنبال کرده ام. برنامه «هفت» بارها من را برای حضور در استودیو دعوت کرده است و یکی از دلایل اصلی که نپذیرفتم، نشستن ایشان بر روی آن صندلی است.»
مریلا زارعی - مازیار میری در جشن انجمن منتقدان خواندن اسم بهترین بازیگر زن به مازیار میری سپرده شده بود. او قبل از باز کردن پاکت با کنایه ای پرمعنا گفت: «می دانستم جایزه به چه کسی می رسد. این وظیفه را به من محول کردند چون قرار است با هم حرف بزنیم، گفتگو کنیم و یکدیگر را تحمل کنیم.»
زارعی هم متلک میری را را بی پاسخ نگذاشت: «با اینکه عهد کرده بودم چیزی نگویم، در زندگی اصل بر تحمل است و چون ایشان از تحمل صحبت کردند من هم باری که صحبت ایشان داشت را حذف می کنم و آنچه در دلم دارم را نمی گویم و می گذارم برای 20 سال دیگر!»
بهروز افخمی - کیومرث پوراحمد
باز هم بهروز افخمی و ماجرای ناتمام «فرزند صبح». این با رجناب کارگردان نامه ای به کیومرث پوراحمد، دبیر پانزدهمین جشن خانه سینما نوشت و خواست فیلم از جشن خارج شود. پوراحمد اما به احترام تهیه کننده، فیلم را از جشن خارج نکرد تا با اعتراض افخمی مواجه شود: «فکر می کردم آقای پوراحمد چیزهایی از فیلمسازی می دانند. باید از ایشان پرسید اگر نماهای فیلم خودت را از چپ ببرند و از بالا و پایین گشاد کنند و به اندازه نصف زمان 90 دقیقه ای آن آب قاطی اش کنند، هنوز فکر می کنید که آن فیلم را باید فیلم شما به حساب آورد؟»
کمال تبریزی/ علیرام نورایی ماجرای مجادله کمال تبریزی و علیرام نورایی به زلزله آذربایجان برمی گردد، جایی که سینماگران سرشناس کشورمان جلوی سینما آزادی جمع شدند تا برای هموطنان مان پول جمع کنند. علیرام نورایی همین قصد را داشت اما کمال تبریزی با این استدلال که او معروف نیست، مانع از نشستنش شد. این بازیگر اعتراضش را رسانه ای کرد و تبریزی هم پاسخش را داد: «تنها از چهره های خاصی که مردم آنها را بیشتر می شناختند خواستیم پشت نصدوق قرار بگیرند تا زمانی هم که ایشان حضور داشتند برای ما محترم بودند اما هنگامی که نشستند اعتراض کردم و گفتم نمی توانید بنشینید. توهین و اخراجی در کار نبوده است.»
حامد بهداد - هوشنگ گلمکانی هوشنگ گلمکانی از منتقدان قدیمی سینما و سردبیر ماهنامه فیلم نگار، سال 88بعد از اکران «دلخون در یادداشتی کوتاه نوشت چند سال بود می شنیدم «حامد بهداد بازیگر خوبی است» اما هیچ وقت این «بازی خوب» را در فیلم هایی که از او دیده ام درک نکرده بودم.
این اواخر گفتند در «حس پنهان» به نقش یک آدم روانی غوغا کرده است اما دیدم و نفهمیدم...»
بعد هم مصطفی جلالی فخر یادداشت تندی درباره بازیگری بهداد نوشت. این بازیگر هم دست به قلم شد و تند و بی پروا علیه گمکانی نوشت؛ با این تیتر: «بوی بازنشستگی تان می آید جناب دن کورلئونه» مجادله مدتی ادامه داشت و در نهایت تمام شد.
کوسه کنترلی پرنده
یک ماهی قابل کنترل
براحتی میتوانید همه را به وحشت اندازید
بهترین وسیله برای اذیت کردن و کرم ریختن
این کوسه کنترل از راه دور می باشد
کوسه پرنده کنترلی بالنی است که با گاز خانگی پر می شود وتوسط یک ریموت کنترل رادیویی با برد ۴۰ فوت معادل ۱۵ متر هدایت می شود. قدرت مانور این بالن در ۴ جهت بالا و پایین و چپ و راست و اریب حرکت می کند.
قیمت: 52800تومان
قيمت : 44000 تومان
کوسه کنترلی پرنده
کوسه پرنده، بادکنکی جالب و متفاوت است که با گاز خانگی پر می شود و دارای یک دستگاه کنترل از راه دور است که کنترل بادکنک را به شما می دهد و شما می توانید آن را در مسیر دلخواهتان به حرکت در بیاورید. این بادکنک برای استفاده در فضاهای داخلی طراحی شده است. برای پر کردن آن از گاز هلیوم به فروشگاه های مربوط که این کار را انجام می دهند مراجعه کنید.
کنترل بالن توسط یک کیت الکترونیک مجهز به میکروپروسسور(میکرو کامپیوتر) انجام می پذیرد که با سیمهای ظریفی به باله ها ودم کوسه متصل است. هدایت بالن بسیار ساده است حتی برای کودکان.
قیمت: 52800تومان
قيمت : 44000 تومان
کوسه کنترلی پرنده