سالروز درگذشت آفرینندهی لبخندی رازآلود و ماندگار
وی فردی بینهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در یک سلسله یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانهای را برای ساخت....
شال عشق با طراحي منحصر به فرد و شگفتانگيز قيمت: 10000 تومان | كيت 2 سيم كارت كردن گوشي 2009 جديدترين محصول در دنياي موبايل آيا نميخواهيد گوشي هاي 2 سيم كارته چيني را خريدار قيمت: 16000 تومان |
كارت پستال سخنگو تا به حال هيچكس چنين هديهاي را نديده است شما اولين نفر باشيد !! قيمت: 7000 تومان
| دستبند ماه تولد شما جذابيت خود را چند برابر كنيد قيمت: 5500 تومان |
امروز (دوشنبه) چهارصد و نود و دومین سالروز درگذشت «لئوناردو داوینچی»، بزرگترین نقاش دورهی رنسانس است.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «لئوناردو داوینچی» در سال 1452 در یک روستای توسکانی زاده شد. در مورد دوران کودکی این نقاش و مخترع بزرگ اطلاعات زیادی در دست نیست. او پنج سال اول زندگی خود را نزد مادرش گذراند، سپس در سال 1457 نزد خانوادهی پدرش، پدربزرگ و مادربزگش و عمویش زندگی کرد. عدهای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی بازسازی اثر انگشت وی، او را دارای ریشه عربی و اهل خاورمیانه برشمردهاند.
«داوینچی» را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. وی فردی بینهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در یک سلسله یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانهای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند. وی طراح اولیهی صدها اثر معماری و همچنین طرح اولیه هواپیما بهشمار میرود. یکی از طرحهای ابتکاری او لباس غواصی و زیردریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به «ساعت داوینچی» معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد.
«لئوناردو داوینچی» برای طرحهای خود بهوسیلهی خط معکوس یادداشتهایی را نوشته است که فقط آنها را در آیینه میتوان خواند. بیشتر شهرت جهانی او بهخاطر نقاشیهای «شام آخر» و «مونالیزا» است.
«لئوناردو داوینچی» كه در قرن شانزدهم تابلو «مونالیزا» را روی تابلو از چوب درخت سپیدار و با رنگ روغن خلق میكرد، هرگز تصور نمیكرد كه این اثر بینظیر روزی به یكی از ارزشمندترین میراث هنری دنیا تبدیل شود. این تابلو كه به جهت چهرهی خاص زنی كه به تصویر كشیده شده به «لبخند ژكوند» نیز معروف است، در دورهی رنسانس در فلورانس توسط «داوینچی» كشیده شد و هماكنون در موزهی «لوور» پاریس نگهداری میشود.
«داوینچی» در سال 1503 یا 1504 در ایتالیا شروع به خلق این اثر هنری كرد و به گفتهی «جورجیو واساری»، از معاصران وی، «داوینچی» پس از چهار سال كار به روی این تابلو، آن را نیمهتمام رها كرد، اما سه سال بعد، پس از سفر به پاریس آن را دوباره از سرگرفت و مدتی پیش از مرگ در سال 1519 آن را به اتمام رساند.
«داوینچی» در سال 1616 به دعوت پادشاه فرانكو اول این تابلو را از ایتالیا به فرانسه برد و پس از مرگ پادشاه فرانكو آن را خریداری كرد تا آن كه بعدها در اختیار لویی چهاردهم قرار گرفت. لویی چهاردهم شاهكار «داوینچی» را به كاخ «ورسای» منتقل كرد و پس از انقلاب فرانسه در موزهی «لوور» جای گرفت، اما بعدها ناپلئون اول آن را به اتاق خواب خود منتقل كرد؛ هرچند بار دیگر به موزهی «لوور» بازگشت.
گمانهزنیهای زیادی دربارهی مدل و چشمانداز این تابلو نقاشی وجود دارد، مثلا اینكه «داوینچی» در خلق این اثر كمال صداقت را داشته و در به تصویر كشیدن زیبایی این زن اغراق نكرده است و یا اینكه به ادعای كارشناسان هنری چین، زمینههای پشت تصویر برگرفته از نقاشیهای چینی است. اخیره نیز دانشمندان مدعی شدهاند كه «داوینچی» برای به تصویركشیدن شاهكار هنریاش از یك مدل مرد استفاده كرده است.
عنوان این نقاشی نشاتگرفته از توضیحی است كه «جروجیو واساری» در شرح حال خود از «داوینچی»، 31 سال پس از مرگ او نوشت. وی معتقد بود كه «داوینچی» این نقاشی را برای «فرانچسكو دل ژكوند»، تاجر ابریشم اهل فلورانس كشید و پرترهی همسر وی، «مونالیزا» بوده است.
شهرت تابلو «مونالیزا» در 22 اوت 1911 پس از سرقت در موزهی «لوور» دوچندان شد. پلیس فرانسه در بازجوییهای خود حتی «پابلو پیكاسو» را نیز احضار كرد. درحالی گمان میرفت كه این شاهكار بینظیر دیگر برای همیشه از دست رفته است، دو سال بعد سارق واقعی كه از كارمندان موزه بود، شناسایی و دستگیر شد. وی قصد داشت این تابلو را به مسوولان موزهی فلورانس بفروشد. «مونالیزا» در سراسر گالریهای ایتالیا به نمایش درآمد و پس از آن در سال 1913 به «لوور» بازگشت.
سال 1956 با اتفاقات ناخوشایندی برای تابلوی «مونالیزا» همراه بود. ابتدا قسمتهای پایین این تابلو توسط اسید از بین رفت و در دسامبر همان سال، یك شهروند اهل بولیوی سنگی بر روی آن پرتاب كرد كه آرنج سمت چپ تصویر این زن را مخدوش كرد. استفاده از شیشهی ضدگلوله این اثر هنری گرانقیمت را در برابر حملات بیشتر مصون نگه داشت، تا اینكه در آوریل 1974، یك زن معلول كه نسبت به سیاستهای موزهی ملی توكیو در قبال معلولان معترض بود، هنگام برپایی گالری ویژهی نمایش «مونالیزا» بر روی آن رنگ قرمز پاشید.
تابلوی «شام آخر» كه از دیگر آثار معروف این نقاش ایتالیایی است، نشانگر صحنههایی از روزهای پایانی عمر عیسی مسیح است. این اثر هنری بر پایهی کتاب یوحنا كشیده شده است. این نقاشی یکی از مشهورترین و با ارزشترین نقاشیهای جهان است.
«داوینچی» علاوه بر نقاش به عنوان یک مهندس نیز مشهور است. در نامهای به دوک میلان او اظهار داشت قادر به تهیه و ساخت دستگاههایی هم برای دفاع از شهر و هم برای محاصره میباشد. هنگامی که او به ونیز فرار کرد، شاگردی را پیدا کرد که با کمک او توانست یک سنگر متحرک را طراحی کند. او حتی طرحی برای منحرف کردن مسیر رودخانهی «آمو» داشت؛ پروژهای که «نیکولو ماکیاولی» نیز بر روی آن کار کرد.
مقالات «داوینچی» شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیرعملی شامل آلات موسیقی، پمپهای هیدرولیک، توپهای بخار، سپرهایی خاص و ... است. دیگر اختراعات او شامل مسلسل، بادسنج، ساعت، تلمبه میشوند.
«داوینچی» اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود، مکانی که «رافائل» و «میکل آنژ» در آنجا فعالیت داشتند. در اکتبر 1515 فرانسیس اول پادشاه فرانسه، میلان را به تسخیر خود در میآورد. در دسامبر همان سال «لئوناردو» به نزد فرانسیس اول و پاپ لیئو ایکس فراخوانده میشود. به وی سفارش جدیدی برای ساخت یک شیر مکانیکی داده شد، شیری که میتوانست بهطرف جلو گام بردارد و قفسهی سینهاش را باز کرده و خوشهای از گلهای سوسن را نمایان سازد. «داوینچی» در سال 1515 به خدمت فرانسیس درآمد و در خانهای ییلاقی در کلوس لوس در نزدیکی اقامتگاه سلطنتی جای گرفت. او سه سال پایانی عمر خویش را به همراه «ملزی»، شاگردش، در آنجا گذرانید. «داوینچی» در روز دوم ماه می سال 1519 در حالی که تبدیل به یکی از دوستان صمیمی فرانسیس شده بود در کلوس لوس درگذشت.
«واساری» اینگونه مینویسد که «داوینچی» در هنگام مرگ تقاضای حضور یک کشیش برای اعتراف به گناهان میکند. بر طبق خواستهی او 60 فقیر تابوت او را حمل میکنند. او در کلیسای «سن هابرت» تدفین میشود. «ملزی» به عنوان وارث او شناخته میشود و تمامی پولها، نقاشیها، وسائل و دیگر آثار او به وی تعلق میگیرد. البته «لئوناردو» شریک قبلی و قدیمیاش «سالای» و همچنین خدمتکارش را فراموش نکرد و به هرکدام از آن دو نصف تاکستان خویش را بخشید.
به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «لئوناردو داوینچی» در سال 1452 در یک روستای توسکانی زاده شد. در مورد دوران کودکی این نقاش و مخترع بزرگ اطلاعات زیادی در دست نیست. او پنج سال اول زندگی خود را نزد مادرش گذراند، سپس در سال 1457 نزد خانوادهی پدرش، پدربزرگ و مادربزگش و عمویش زندگی کرد. عدهای از محققان ایتالیایی با تحقیق بر روی بازسازی اثر انگشت وی، او را دارای ریشه عربی و اهل خاورمیانه برشمردهاند.
«داوینچی» را کهنالگوی «فرد رنسانسی» دانستهاند. وی فردی بینهایت خلاق و کنجکاو بود. او نظریات خود را در یک سلسله یادداشتهایی که بالغ بر هزاران صفحه می باشند، ثبت کرده است. او طرحهای مبتکرانهای را برای ساخت سلاحهایی مانند توپهای بخار، ماشینهای پرنده و ادوات زرهی ارائه کرده بود، هرچند که بسیاری از آنها هرگز ساخته نشدند. وی طراح اولیهی صدها اثر معماری و همچنین طرح اولیه هواپیما بهشمار میرود. یکی از طرحهای ابتکاری او لباس غواصی و زیردریایی جنگی است. او همچنین مسلسل، تانک نظامی، ساعتی که به «ساعت داوینچی» معروف است، کیلومترشمار و چیزهای دیگر را طراحی یا اختراع کرد.
«لئوناردو داوینچی» برای طرحهای خود بهوسیلهی خط معکوس یادداشتهایی را نوشته است که فقط آنها را در آیینه میتوان خواند. بیشتر شهرت جهانی او بهخاطر نقاشیهای «شام آخر» و «مونالیزا» است.
«لئوناردو داوینچی» كه در قرن شانزدهم تابلو «مونالیزا» را روی تابلو از چوب درخت سپیدار و با رنگ روغن خلق میكرد، هرگز تصور نمیكرد كه این اثر بینظیر روزی به یكی از ارزشمندترین میراث هنری دنیا تبدیل شود. این تابلو كه به جهت چهرهی خاص زنی كه به تصویر كشیده شده به «لبخند ژكوند» نیز معروف است، در دورهی رنسانس در فلورانس توسط «داوینچی» كشیده شد و هماكنون در موزهی «لوور» پاریس نگهداری میشود.
«داوینچی» در سال 1503 یا 1504 در ایتالیا شروع به خلق این اثر هنری كرد و به گفتهی «جورجیو واساری»، از معاصران وی، «داوینچی» پس از چهار سال كار به روی این تابلو، آن را نیمهتمام رها كرد، اما سه سال بعد، پس از سفر به پاریس آن را دوباره از سرگرفت و مدتی پیش از مرگ در سال 1519 آن را به اتمام رساند.
«داوینچی» در سال 1616 به دعوت پادشاه فرانكو اول این تابلو را از ایتالیا به فرانسه برد و پس از مرگ پادشاه فرانكو آن را خریداری كرد تا آن كه بعدها در اختیار لویی چهاردهم قرار گرفت. لویی چهاردهم شاهكار «داوینچی» را به كاخ «ورسای» منتقل كرد و پس از انقلاب فرانسه در موزهی «لوور» جای گرفت، اما بعدها ناپلئون اول آن را به اتاق خواب خود منتقل كرد؛ هرچند بار دیگر به موزهی «لوور» بازگشت.
گمانهزنیهای زیادی دربارهی مدل و چشمانداز این تابلو نقاشی وجود دارد، مثلا اینكه «داوینچی» در خلق این اثر كمال صداقت را داشته و در به تصویر كشیدن زیبایی این زن اغراق نكرده است و یا اینكه به ادعای كارشناسان هنری چین، زمینههای پشت تصویر برگرفته از نقاشیهای چینی است. اخیره نیز دانشمندان مدعی شدهاند كه «داوینچی» برای به تصویركشیدن شاهكار هنریاش از یك مدل مرد استفاده كرده است.
عنوان این نقاشی نشاتگرفته از توضیحی است كه «جروجیو واساری» در شرح حال خود از «داوینچی»، 31 سال پس از مرگ او نوشت. وی معتقد بود كه «داوینچی» این نقاشی را برای «فرانچسكو دل ژكوند»، تاجر ابریشم اهل فلورانس كشید و پرترهی همسر وی، «مونالیزا» بوده است.
شهرت تابلو «مونالیزا» در 22 اوت 1911 پس از سرقت در موزهی «لوور» دوچندان شد. پلیس فرانسه در بازجوییهای خود حتی «پابلو پیكاسو» را نیز احضار كرد. درحالی گمان میرفت كه این شاهكار بینظیر دیگر برای همیشه از دست رفته است، دو سال بعد سارق واقعی كه از كارمندان موزه بود، شناسایی و دستگیر شد. وی قصد داشت این تابلو را به مسوولان موزهی فلورانس بفروشد. «مونالیزا» در سراسر گالریهای ایتالیا به نمایش درآمد و پس از آن در سال 1913 به «لوور» بازگشت.
سال 1956 با اتفاقات ناخوشایندی برای تابلوی «مونالیزا» همراه بود. ابتدا قسمتهای پایین این تابلو توسط اسید از بین رفت و در دسامبر همان سال، یك شهروند اهل بولیوی سنگی بر روی آن پرتاب كرد كه آرنج سمت چپ تصویر این زن را مخدوش كرد. استفاده از شیشهی ضدگلوله این اثر هنری گرانقیمت را در برابر حملات بیشتر مصون نگه داشت، تا اینكه در آوریل 1974، یك زن معلول كه نسبت به سیاستهای موزهی ملی توكیو در قبال معلولان معترض بود، هنگام برپایی گالری ویژهی نمایش «مونالیزا» بر روی آن رنگ قرمز پاشید.
تابلوی «شام آخر» كه از دیگر آثار معروف این نقاش ایتالیایی است، نشانگر صحنههایی از روزهای پایانی عمر عیسی مسیح است. این اثر هنری بر پایهی کتاب یوحنا كشیده شده است. این نقاشی یکی از مشهورترین و با ارزشترین نقاشیهای جهان است.
«داوینچی» علاوه بر نقاش به عنوان یک مهندس نیز مشهور است. در نامهای به دوک میلان او اظهار داشت قادر به تهیه و ساخت دستگاههایی هم برای دفاع از شهر و هم برای محاصره میباشد. هنگامی که او به ونیز فرار کرد، شاگردی را پیدا کرد که با کمک او توانست یک سنگر متحرک را طراحی کند. او حتی طرحی برای منحرف کردن مسیر رودخانهی «آمو» داشت؛ پروژهای که «نیکولو ماکیاولی» نیز بر روی آن کار کرد.
مقالات «داوینچی» شامل تعداد بسیار زیادی از اختراعات عملی و قابل اجرا و غیرعملی شامل آلات موسیقی، پمپهای هیدرولیک، توپهای بخار، سپرهایی خاص و ... است. دیگر اختراعات او شامل مسلسل، بادسنج، ساعت، تلمبه میشوند.
«داوینچی» اواخر عمر خود را در شهر واتیکان در ایتالیا سپری نمود، مکانی که «رافائل» و «میکل آنژ» در آنجا فعالیت داشتند. در اکتبر 1515 فرانسیس اول پادشاه فرانسه، میلان را به تسخیر خود در میآورد. در دسامبر همان سال «لئوناردو» به نزد فرانسیس اول و پاپ لیئو ایکس فراخوانده میشود. به وی سفارش جدیدی برای ساخت یک شیر مکانیکی داده شد، شیری که میتوانست بهطرف جلو گام بردارد و قفسهی سینهاش را باز کرده و خوشهای از گلهای سوسن را نمایان سازد. «داوینچی» در سال 1515 به خدمت فرانسیس درآمد و در خانهای ییلاقی در کلوس لوس در نزدیکی اقامتگاه سلطنتی جای گرفت. او سه سال پایانی عمر خویش را به همراه «ملزی»، شاگردش، در آنجا گذرانید. «داوینچی» در روز دوم ماه می سال 1519 در حالی که تبدیل به یکی از دوستان صمیمی فرانسیس شده بود در کلوس لوس درگذشت.
«واساری» اینگونه مینویسد که «داوینچی» در هنگام مرگ تقاضای حضور یک کشیش برای اعتراف به گناهان میکند. بر طبق خواستهی او 60 فقیر تابوت او را حمل میکنند. او در کلیسای «سن هابرت» تدفین میشود. «ملزی» به عنوان وارث او شناخته میشود و تمامی پولها، نقاشیها، وسائل و دیگر آثار او به وی تعلق میگیرد. البته «لئوناردو» شریک قبلی و قدیمیاش «سالای» و همچنین خدمتکارش را فراموش نکرد و به هرکدام از آن دو نصف تاکستان خویش را بخشید.
__._,_.___